رادین در روز برفی
امروز ظهر وقتی از کلاس اومدم ساعت حدود 2 بود و کم کم بارش برف شروع شده بود ، رادین مشتاقانه از پشت پنجره تراس خونه بابا جون و مامی جونش داشت بارش برف رو تماشا می کرد و هی بف بف رو تکرار می کرد . البته بارش برف خیلی کم بود ولی رادین جونم خیلی دوست داشت بره بیرون ، پسری لباس گرم پوشید و بردمش روی تراس . .عشق کوچولی من حسابی کیف کرد ، راستی گل قشنگم تو این عکسا 19 ماهه هستی ( شنبه 13 اسفند 1390 ) ...
نویسنده :
مامان سمیرا
19:27